هدف و موفقیت مثل ساختمان است که استعداد، بستر و زمین آن و ارزش ها پایه و زیربنای آن می باشند. ارزش یعنی موضوعاتی که برای ما مهم هستند همچون سخت کوشی، نظم، انعطاف پذیری، همدلی و…
خیلی از افراد ممکن است استعدادهای مشابه داشته باشند ولی ارزش های متفاوت که نتیجه آن شغل های متفاوت برای آنهاست. مثال آن هم دو نفر با استعداد مشابه در هنر و موسیقی است که یکی درونگرا و مذهبی و دیگری برونگرا و اهل سفر است. اولی برای مراسمات مذهبی و دومی در کنسرت ها و مراسمات شادی هنرنمایی می کنند.
پایبندی به ارزش های فردی، باعث می شود تا دستیابی به موفقیت، سرعت بیشتری به خود می گیرد. شغل انتخابی بایستی هم با استعداد شما تطابق داشته باشد و هم با ارزشها. منظور از ارزش، شیوه استفاده از استعداد است. چیزهایی که در زندگی برایتان اهمیت دارد و شما بیشتر می پسندید.
رسالت و مأموریت ما نامحدود ولی اهداف ما محدود هستند.
رسالت از استعداد و ارزش ها ناشی می شود. سمت و سوی حرکت ما را مشخص می سازد و لی هیچ وقت نمیتوان به آن دست یافت. همچون ستاره شمالی
فقط کافی است رسالت خود را در جهان حس کنید. لازم نیست بطور دقیق و شفاف آنرا بیان کنید.
بر اساس رسالت، مأموریت ما مشخص می شود. بیانیه مأموریت، همراهان شما را مشخص می سازد. وقتی در حال انجام مأموریت خود هستید احساس خستگی و گرسنگی ندارید و گذر زمان را حس نمی کنید. باید فهرستی از موضوعات و کارهایی که این علاقه و احساس را دارید تهیه کنید و از دوستانتان نیز در تکمیل آن کمک بگیرید.
چگونگی انجام این کارها را بنویسید.
نوشتن بیانیه مأموریت باعث می شود شما بصورت دقیق تر و روشن تر کار کنید.
نداشتن مأموریت باعث انتخاب اهداف اشتباه و شاخه به شاخه شدن و در نهایت ناخرسندی از عدم رضایت حتی دستیابی به هدف
دنبال کردن مأموریت یعنی گام برداشتن در یک مسیر مشخص. شغل و کسب و کار، مرکب هایی برای دنبال کردن مأموریت هستند.
انجام رسالت و مأموریت، بازنشستگی ندارد. دقیقاً مثل ورزشکاری که بعد از پایان انجام ورزش حرفه ای، به عنوان الگوی ورزشکاران یا عنوان مربی و یا باشگاه داری، به فعالیت خود ادامه می دهد.
اگر مأموریت داشته باشید، در دوراهی هایی که در زندگی برایتان پیش می آید، با پرسیدن این سؤال که آیا این کار در راستای مأموریت ما هست یا خیر، می توان راه درست را انتخاب نمود.
برای پیدا کردن مأموریت باید وقت بگذارید. دانستن اینکه نمی دانید، اولین قدم برای کشف مأموریت است. توجه به ندای درونی، عبادت و تمرکز باعث شناخت رسالت ما در جهان هستی خواهد شد.
با شناخت دقیق خود، رسالت خود را بهتر می شناسید و با امتحان کردن فعالیت های مختلف، زمینه هایی که برای شما جذاب و انرژی بخش می باشد را درک می کنید و حتی تجربه یک کار نامناسب به شما کمک خواهد کرد.
ریچارد برانسون: من هیچ گاه بخاطر به دست آوردن ثروت ، کسب و کاری را راه نمی اندازم. پول به خودی خود رسالت نیست. اگر رسالتی فراتر از کسب ثروت داشته باشید، پول محصول کاری خواهد بود که انجام می دهید.افراد موفق کارهایی را انجام می دهند که عاشقش هستند.
سؤالاتی که به شما کمک می کند تا شما را برای شناخت بهتر رسالت یاری کند.
اگر هزاران برابر درآمدتان، به شما ارث برسد چه کارهایی انجام خواهید داد؟
در حال حاضر دوست دارید با چه عنوانی در جهان شناخته شوید؟
در چه کارهایی خیلی خوب عمل می کنید؟
دوست دارید پس از مرگ با چه عنوانی از شما یاد کنند؟
وارن بافت: پول، محصول جانبی انجام کاری است که آن را بسیار خوب انجام می دهم. من بیشتر از آنکه از نتیجه کار که ثروت است لذت ببرم، از روند کارها لذت می برم. اگر عاشق کاری باشید که انجام می دهید افراد بیشتری به شما جذب می شوند و این جذابیت برای شما پول ساز خواهد شد.
سلام-خداقوت.
خیلی خیلی ازتون بابت مطلب مفیدتون متشکرم.و خیلی چکیده و موثر بود.