نقش و نیروی هدف داشتن

سلام می خواهم برای شما از نقش و نیروی هدف داشتن بگویم.

شما بهتر از من می دانید که هدف داشتن در زندگی چه تاثیراتی بزرگی دارد. هنگامی که من و شما در زندگی هدف داشتن را برمی گزینیم. باعث می شود که از سردرگمی بیرون بیاییم و تمرکز حواس روی هدفمان داشته باشیم. با توجه به هدفی که انتخاب کردیم یک ارتباط موثر با دیگران پیدا می کنیم چون می دانیم چه می خواهیم هنگامی که با دیگران  ارتباط برقرار می کنیم محکم و دقیق می گوییم که چه می خواهیم و از ارتباطی که با دیگران برقرار می کنیم به نفع خود و برای رسیدن به هدفمان کمک می گیریم .

پس هدف داشتن به انسان کمک می کند که یک برنامه منظم داشته باشد که هم زمان آغاز و پایان دارد هم طول مسیر آن مشخص است و می دانیم چه کارهایی را باید انجام بدهیم.

اگر به زندگی همه افراد موفق نگاه کنیم می بینیم که همه افراد ثروتمند و موفق از نیروی هدف داشتن بهره می برند و برنامه ریزی درست و قوی درباره هدف خود دارند . آنها پیوسته خود را متعهد می کنند که همه کارهایی که آنها را در رسیدن به هدف خود موفق می کند را مو به مو، و قدم به قدم انجام بدهند تا به نتیجه مطلوب خود برسند

هدف داشتن  چه مزایایی دارد.

1. هدف داشتن به شما قدرت تمرکز می دهد.
2. هدف داشتن به شما اجازه می دهد که پیشرفتتان را اندازه بگیرید.
3. هدف داشتن حواس شما را به سمت یک مسیر جذب می کند.
4. هدف داشتن به شما کمک می کند که کارها را به تعویق نندازید.
5. هدف داشتن به شما انگیزه می دهد.

اکنون می خواهعم برای هر کدام از این موارد توضیحاتی برای شما دوستان بدهم تا مطلب بهتر برای شما جا بیفتد.

• تصور کنید می خواهید بدون داشتن هدف با تیرو کمان، تیری را پرتاب کنید. چه طور می خواهید نشانه بگیرید؟ و اگر واقعاً با اتکا به شانس چرا آنجا را نشانه گرفتید؟ چه مقصودی را دنبال می کنید؟ چرا آن محل را برای نشانه گیری انتخاب کردید؟ این مثالی است که برای زندگی که هدفی ندارد .شما اگر بالترین توانایی جسمی و روحی و مالی را داشته باشید اما از داشتن تمرکز بی بهره باشید این توانایی های شما به هیچ دردی نمی خورد. نور خورشید در حالت عادی توانایی چیزی را نمی سوزاند اما اگر نور خورشید را به کمک یک ذره بین متمرکز کنیم در ظرف چند ثانیه کاغذ یا برگ درختان را به آتش می کشد این نمونه بیرونی از قدرت تمرکز است.
• هدف داشتن به شما کمک می کند که در هر لحظه پیشرفت خودتان را مورد بررسی قرار دهید و میزان پیشرفت خودتان را بسنجید مثلاً تصمیم می گیرید کتاب ۳۰۰ صفحه ایی بنویسد پس باید هر روز نیم ساعت تا یک ساعت مطالع داشته باشید و هر روز به اندازه ۳ صفحه به نوشتن بپردازید. پس شما قاعدتاً باید در طی ۱۰۰ روز یعنی کمی بیشتر از سه ماه یا یک فصل از سال کتاب خودتان را نوشته باشید حال ۵۰ روز از آغاز این کار گذشته نگاه می کنید و می بینید درست در مسیر هستید و با زمان بندی خودتان همگام هستید این به شما قوت قلب و انرژی بیشتری می دهد که به راه ادامه دهید آن هم با نیرو بیشتر .ای بسا کمک کند شما زودتر از برنامهزمان بندی به نتیجه برسید. مثلاً درست در روز نودم کار نوشتن به پایان برسد.
• مثلاً شما برای خود هدف گذاشتید که در ظرف سه ماه ۵۰ درصد زبان خودتان را قوی کنید برای این کار باید روزی نیم ساعت وقت بگذارید و ۱۰ واژه حدید را یاد بگیرید .در زمانی که مشغول به یادگیری هستید هیچ چیز مانع از این نمی شود که حواس شما پرت شود و یا به کار دیگری بپردازید. همه تلاش و فکر و ذهن خودتان را معطوف آزموش و حفظ کردن درست .واژگان مربوط به آن روز می کنید.
• وقتی هدفی برای خودتان انتخاب می کنید خود را متعهد کرده و موظف می دانید که طبق برنامه پیش بروید و کارهایی که باید اتجام دهید را با تمام توان انجام دهید . پس دیگزر تبلی راهی ندارد . شما به تبلی اجازه نمی دهید که خودی نشان دهد و شما وسوسه کند و بگوید حال وقت است .ولش کن بگذار برای بعد . شما در این حالت به خودتان نهیب می زنید که نخیر اگر سستی کنم از برنامه عقب می مانم و نمی توانم سر موقعه به هدف تعیین شده خودم برسم.
• یه چیز عالی می خواهم در اینجا به شما بگویم ریشه همه انگیزه ها و الهامات که شما در طول زندگی خود حس کردید همگی از هدف سرچشمه می گیرد. هدف به شما نیروی آغاز کردن حرکت کردن در طول مسیر را می دهد .پس  هیچگاه نیروی قدرتمند هدف داشتن را دست کم نگیرید.

آدم هایی که از نیروی هدف داشتن آگاه نیستند و هدفی برای خود انتخاب نکرده اند حال روز و زندگی آنها چگونه است؟

آدم هایی که هدفی برای خود در زندگی ندارند. آدم های بی برنامه و سر در گمی هستند و مانند برگی خشک که در پاییز با هر بادی به این سو و آن سو در حرکت هستند .به هر سو می روند .هر کسی به آنها هر پیشنهادی می دهند می پذیرند و با او همسو می شوند.

این افراد هیچ وقت یک کار را آغاز نمی کنند تا پایان به سر نمی برندو همیشه از این شاخه به آن شاخه می پرند . هیچ کار را تا به آخر به پایان نمی رسانند .برای همیشه پیشرفت نمی کنند و به هیچ جایگاهی یا چیزی در زندگی نمی رسند.

چرا با اینکه داشتن هدف آنقدر سودمند است بسیاری از مردم هدف گذاری برای خود نمی کنند ؟

برای این پرسش می توان چند دلیل آورد که می توان اینگونه بر شمرد.

1. افراد کلاً از مزایای هدف داشتن بی خبر هستند.
2. افراد با مهارت هدف گذاری آشنا نیستند.
3. افراد از اینکه هدف گذاری کنند می ترسند.
4. افراد چون اعتماد به نفس ندارند و باور خرابی به خودشان دارند می ترسد هدف گذاری کنند اما به هدف نرسند و همگان به آنها بخندند.

با خواندن این مطالب دانستید که هدف داشتن در زندگی چگونه می تواند برای انسان زندگی رویایی را بسازد و به انسان احساس سودمند بودن و قدرتمندی و رضایتمندی از خود را می دهد.