در طول سالیان سال تحقیق، مطالعه، تدریس و مشاوره به افراد متعدد و سازمانهای مختلف، به این نتیجه رسیدم که اکثر افراد و سازمانهایی که هدفگذاری می کنند و اهداف مشخصی در بازه زمانی خاص برای خود در نظر می گیرند، یک اشتباه فاحش در هدفگذاری دارند و آن تعیین هدف بدون در نظر گرفتن توانایی ها، شناخت استعداد و فرصت هااست.
آنها در ذهن خود آمال و آرزوهایی را می پرورانند و بر اساس آن هدفگذاری انجام می دهند اما عدم شناخت استعدادها، توانایی ها و علائق و نیز عدم توجه به رسالت شخصی یا رسالت سازمانی که بر اساس همان استعداد ها و توانایی ها شکل می گیرد، باعث می شود اهدافی متناسب با شرایط خود ترسیم نکنند و پس از مدتی تلاش و پیگیری، مسلماً نتیجه ای هم نخواهند گرفت.
شناخت استعداد دقیقاً به چه معناست؟
شناخت استعداد یعنی شناخت توانایی طبیعی و ذاتی برای انجام درست کارها و یا توانایی استثنایی فرد.
از طریق آموزش و تجربه، یک استعداد به شکل یک یا چند مهارت توسعه می یابد.
استعدادها در زمینه ای که از آن بیشتر لذت می برید یا بهتر انجام می دهید بروز می کنند. کاری که قبلاً از انجام آن لذت می بردید و آن را به خوبی پیش می بردید.
کارهایی که با شناخت استعداد و خواسته های درونی تان هم راستاست و تمام علاقه و تمرکز خود را به آن داده اید بطوری که متوجه گذر زمان نمی شوید و احساس گرسنگی و تشنگی، تمرکز شما را به هم نمی زند. این حالت را میهالی چیک سنت میهالی، روان شناس، مجاری حالت جریان می نامد.
شیوه ی شناخت استعداد
بهترین شیوه شناخت استعداد بررسی گذشته است که می توانید آنرا از دیگران پرس و جو کنید.
استعداد، ذاتی و هدیه خداست که از تولد با شماست و با مهارت تفاوت دارد.
تلاش کنید تا ۷ موقعیت که نقطه عطف یا تجربه عالی دارید. و حس خشنودی و شادی داشته اید را برای خود یادآوری کنید.
در این تجربیات، از کدام استعداد استفاده کرده اید؟ با چه نوع افرادی رابطه داشته اید؟ در چه شرایطی انجام داده اید؟
استعدادهایی که به شما انرژی زیادی داده اند، کدامند؟
یکی از بهترین کارها، پرسیدن از نزدیکان است. پدر، مادر، خواهر و برادر و نیز دوستان و اقوام نزدیک شما می توانند در شناخت استعداد به شما کمک کنند تا دید روشن تری نسبت به خود داشته باشید.
