هدف شما این است که:
۱- کارهای کمی انجام دهید.
۲- مدام آن کارها را انجام دهید.
۳- در آن کارها از دیگران بهتر باشید.
پس شما باید اولویت های حیاتی ولی اندک خود را پیدا کنید و فقط برروی آنها تمرکز کنید. اما تفاوت بین عملکرد و اولویت چیست؟
عملکرد یعنی شرح وظائف شغلی که بر اساس آن سود و درآمد کسب می کنید و اولویت به معنای تعیین وظیفه اصلی است که عملکردهای زیادی را دربر می گیرد تا خروجی و نتیجه حاصل شود. پس اولویت حیاتی کم است و عملکردهای مربوط به اولویت بسیار زیاد است.
چگونه یک انسان ۶۰ کیلوگرمی یک شیر ۴۰۰ کیلویی را با یک شلاق رام می کند؟
شیر می تواند با یک حرکت دست، سر انسان را از بدنش جدا کند. اما رام انسان می شود چون با دیدن حرکت های انسان، گیج و سردرگم می شود.
وقتی شما وارد محل کار خود می شوید، همه کارها به سمت شما هجوم می آورند. تمرکز و توجه شما از آن کارها پرت می شود. گیج و سردرگم می شوید. از ازدیاد کارها بیخیال می شوید و تصمیم می گیرید تا تلگرام و اینستا را چک کنید. این یعنی تسلیم شدن بجای مواجه شدن با مشکلات. روبرو شدن با اولویت های زیاد باعث فلج شدن و ناتوانی می گردد.
وقتی به ریچارد برانسون پیشنهاد نیم میلیون درآمدی بابت سخنرانی یکساعته داده می شود آنرا رد می کند. تمرکز بر روی اولویت های اصلی بصورت طولانی مدت او را ریچارد برانسون کرده است. اولویت های اصلی زندگی خود را مشخص کنید و آنرا با هیچ پیشنهاد زرق و برقی عوض نکنید.
در این صورت در هر کاری، عالی خواهید شد. مهمترین اولویت در قرن ۲۴، این است که یاد بگیرید چگونه توجه تان را کنترل کنید و تمرکزتان را نگه دارید. باید در آن استاد شوید. ما کمبود فرصت و موقعیت نداریم. بلکه کمبود اولویت بندی داریم. ۳ اولویت اصلی شما در کار چیست؟ جیم کالن: اگر بیش از ۳ اولویت داشته باشید، درحقیقت هیچ چیز ندارید. وارن بافت تمام اولویت های کاری اش را می نویسد. ۳ اولویت اصلی را انتخاب می کند.
و چیزی که وارن بافت را از بقیه جدا می کند این است که تمام کارها و اولویت ها بجز آن سه اولویت اول را دور می ریزد و آنقدر روی آن سه چیز تمرکز دارد که هیچ عامل بیرونی نمی تواند تمرکزش را کاهش دهد و پس از انجام آن سه کار، مجدد ۳ اولویت جدید مشخص می کند. در سه اولویت جدید هم بسیاری از کارهایی که فکر می کرد در لیست قبلی خیلی مهم هستند وجود ندارد. اما استاد تک اولویت بودن استیو جابز است که فقط و فقط یک کار مشخص را انتخاب می کرد و فقط بر روی همان یک کار تمرکز می کرد. استودیوی تولید فیلم انیمیشن پیکسار استیو جابز در طول سال فقط یک فیلم تولید می کرد در صورتی که تولیدکنندگان فیلم معمولاً ۲۰ تا ۳۰ فیلم می سازند تا یک فیلم خوب از آب دربیاید ولی جابز اعتقاد داشت اگرتمام اعضاء گروه فقط بر برروی یک فیلم تمرکز داشته باشند می توانند یک موفقیت انقلابی بدست آورند. بر اساس همین استراتژی وقتی مجدد به اپل برگشت، فقط روی آیپاد تمرکز کرد. تا ۷ سال تولید آیپاد ادامه پیدا کرد و پس از آن سراغ آیفون رفتند در صورتی که سایر شرکت های سامسونگ و سونی و … محصولات بسیار متنوعی داشتند.
استیوجابز پس از آیفون به سراغ آیپد رفت که بر روی فروش و تجاری سازی آن کار کرد. از طریق تمرکز کردن بر روی یک اولویت، آنها تبدیل به باارزش ترین برند دنیا شدند و جایگاهی بالاتر از سامسونگ، سونی و… هربار فقط یک محصول بزرگ. او هرروز سه ساعت بر روی هرچیزی که اولویت اپل بود تمرکز می کرد. اگر شما اولویت اصلی خود را پیدا کنید و فقط روزی ۳ ساعت بر روی آن تمرکز کنید. شک نکنید موفقیت شما تمرکز بر کاری است که شما آنرا با اشتیاق انجام می دهید.
چالش بزرگ مدیریت زمان، اولویت بندی درست است که شما را به مسیرهای مختلف می برد. ما هم دوست داریم کارها مختلف انجام دهیم. وقتی شما برروی کاری تمرکز کرده اید و کار کمی سخت یا خسته کننده می شود شما منتظر هستید تا کسی در بزند یا پیام دهد تا شما از ادامه کار خود دست بکشید و شاید توجیه کنید که بالاخره باید این کار هم انجام دهم. ما همیشه برای یک کار جدید عطش داریم. این بزرگترین بیماری هست که اتفاق می افتد. مثل بچه های مهد کودک دنبال نوشتن چیزهای الکی در تلگرام و اینستاگرام هستیم. مدام رفرش میکنیم تا تعداد لایک ها را ببینیم و خوشحالی کنیم. اگر کمی دقت کنید می بینید مانند قورباغه ای که در آب با دمای اتاق قرار گرفته و کم کم درجه حرارت آن را بالا می برند. قورباغه چون متوجه این داستان نمی شود آنقدر می جوشد تا بمیرد.
بهره وری، تمرکز، خلاقیت و خوش فکری ما دارد می میرد ولی ما متوجه آن نیستیم. یک پیام در تلگرام مثل دوپامین و مواد مخدر است و فقط منتظریم تا بواسطه آن به آرامش برسیم ولی در نهایت آرامش خود را از دست خواهیم داد. پس اولویت بندی درست و تعیین اقدامات عالی میتواند از شما یک فرد موفق بسازد.
