طبق آماری که به صورت میانگین از افرادی که هدف گذاری می کنند هدف های مکتوب دارند و به صورت هدفمند زندگی می کنند وجود دارد، اینکه عملکرد اهداف هدفمند صد برابر بیشتر از متوسط افراد عادی هست و درآمد آدم های که هدفمند هستند حداقل ده برابر بیشتر از آدم هایی است که هدف ندارند.
مسلماً خیلی از شما دوستان تلاش زیادی می کنید شاید زحمت های زیادی می کشید؛ اما به نتایج دلخواه نمی رسید. علت اینکه بهره وری آدم ها پایین است یا نتایج خیلی بالایی نمی گیرند بخاطر خیلی سخت کارنکردن آنها نیست. خیلی از افراد اتفاقاً به سختی کار می کنند از صبح تا شب وقت می گذرانند، جاهای مختلف می روند، کارهای مختلف انجام می دهند ، واقعاً به سختی کار می کنند اما آن نتیجه مورد دلخواهشان را نمی گیرند. آدم های فوق موفق در دنیا چه کاری انجام می دهند که دیگران انجام نمی دهند؟ آیا واقعا به اندازه ایی که آنها کار می کنند اگر ما هم کار بکنیم به اندازه آنها نتیجه می گیریم؟ مسلماً نه
ممکن آنها از ساعت پنج و شش صبح بلند شوند فعالیت خود را شروع کنند تا ساعت نه و ده شب مشغول به کار باشند و همین مدت زمان را بقیه افراد نیز مشغول بکار هستند اما نتیجه ایی که آنها می گیرند با نتایجی که سایر افراد انجام می دهند هزاران برابر تفاوت دارد. دقیقاً تفاوت آنها برمی گردد به همان تمرکزی که خدمت شما عرض کردم و بارها دارم روی موضوع تمرکز تاکید می کنم. بگذارید مرور بکنم یکی از موضوعاتی که گفته شد آدم ها را می شود به چهار دسته تقسیم کرد.
گروه اول آدم هایی که کاملا بی تفاوتند و اصلا هدفمندی ،پیشرفت و رشد برایشان کاملا بی معنی است. آدم هایی هستند که یک زندگی معمولی دارند و کاملا نسبت به موضوعات پیرامون خودشان بی تفاوت هستند .
گروه دوم آدم هایی هستند که اتفاقا خیلی انگیزه دارند و خیلی دوست دارند که موفق شوند اما آدم هایی هستند که فقط اطلاعات کسب می کنند و انگیزه خودشان را بالا می برند. دانسته هایشان را زیاد می کنند ؛کتاب می خوانند، کلاس ، سمینار می روند؛ اما آنها را عملی نمی کنند بخاطر اینکه فکر می کنند باید یک نفر بیایید دست آنها را بگیرد و به جلو ببرد. بخاطر اینکه فکر می کنند موفق نمی شوند. یا اینکه فکر می کنند شاید راهی که پیدا کردند درست نباشد. واقعاً آدم های با انگیزه ایی هستند اما چون اقدام نمی کنند مسلماً نتیجه ای نمی گیرد.
گروه سوم آدم های بسیار با انگیزه ایی هستند . اقدام می کنند ، تلاش می کنند. اما اقدامشان همراه با خستگی با بی هدفی تلاش می کنند. انگیزه دارند ولی نتایج خیلی زیادی نمی گیرند. آدم های هستند که همیشه خسته اند.بخاطر تلاش و کوشش زیادی که انجام می دهند خسته اند. چون انگیزه دارند تلاش می کنند و متوسط نتایج آنها خیلی بیشتر از نتایح متوسط افراد گروه دوم می باشد .
گروه چهارم خیلی با انگیزه اند. اما کاملاً هدفمند و هوشمند کار می کنند یعنی مسیر و مقصد مشخص دارند و کارهایی که انجام می دهند چون از آن کار لذت می برند و هدف گذاریشان را بر اساس علائق خودشان انتخاب کرده اند ،که خیلی از آن لذت می برند .این لذت بردن باعث می شود احساس خستگی نکند و مدام پیشرفت بکنند و نتایج خیلی زیادی هم بدست می آورند.
اینکه ما الان جز کدام دسته ایم یا شما جز کدام دسته اید ،اصلا مهم نیست مهم اینکه شما از هر گروهی به گروه بعد انتقال پیدا کنید. اگر واقعا بی تفاوت هستید .-اعضایی که در این گروه حداقل آدم های بی تفاوتی نیستید- به گروه دوم بیایید واقعا با انگیزه شوید. اگر انگیزه دارید اقدام کنید تلاش کنید ،تا اقدام نکنید هیچ اتفاقی در زندگی آدم ها رخ نمی دهد. اگر تلاش می کنید و اقدام می کنید اما بی هدف هستید و بی هدف شلیک می کنید ؛کارهای مختلف و پراکنده انجام می دهید ؛باید بیایید جز گروه چهارم کاملا هدفمند، هوشمند و برنامه ریزی شده و کارهایی که انجام بدهید که واقعا از انجام دادنش لذت می برید. از کارهایی که جز استعدادها درونی و علائق ذاتی خودتان است. کاری که واقعا به آن عشق می ورزید. این باعث میشه که به نتایج خیلی خیلی بهتر برسید.